رضا سلطان زاده مدیر مسئول آیینه یزد



در شماره 299 پيرامون محل تحصيل فرزندان دولتمردان و مسئولان و دبستان دخترانه شين‌آباد پيرانشهر مطالبي مطرح شد و مقايسه‌اي به عمل آمد. در آن ستون به اختصار درباره كوتاهي شخص وزير آموزش و پرورش به علت عدم تجهيز مدارس فاقد وسايل گرمايشي استاندارد توضيحاتي ارائه گرديد.

در اين مقاله به بخش‌هايي ديگر از نابساماني‌هاي موجود در اين وزارتخانه كه در اثر اجراي شتابان طرح 3-3-6 به وجود آمده است اشاره خواهد شد. مسئولان امر بايد پاسخگو باشند در كجاي دنيا بدون بررسي همه جانبه و طي كردن دوره آزمايشي، يك باره به ايام تحصيل دانش آموزان سراسر كشور يك سال اضافه مي‌كنند؟ بدون آنكه قبلاً كلاس‌هاي مورد نياز احداث شده باشد. در بعضي از مدارس مشاهده مي‌شود به ناچار آزمايشگاه و نمازخانه و يا قسمتي از آن را به صورت اتاق درس درآورده و يا انتهاي سالن را ديواركشيده و دانش‌آموزان را در آن نشانده‌اند. در بعضي از روستاها و مناطق «كانتينر» گذاشته تا معلم و مدير و معاون و كادر مدرسه درآن بنشينند يا به عنوان كلاس درس و اتاق اداري از آن استفاده نمايند. گذشته از اينكه براي تامين كمبود معلم ابتدايي اقدامي اصولي انجام نگرفته اما در دوره راهنمايي با مازاد دبير روبرو شده‌اند.

قطعاً براي خوانندگان شگفت آور خواهد بود كه بدانند وزارت آموزش و پرورش براي حمايت از موسسان مدارس راهنمايي غيردولتي دستورالعملي مبني بر درخواست صدور مجوز تاسيس دوره آمادگي ارسال نموده بلكه جبران كاهش آمار دانش آموزان اول راهنمايي بشود!!. بررسي موارد مندرج در طرح استيضاح وزير آموزش و پرورش نشانگر اين است كه بر اساس خواست رييس‌جمهور هدايت لكوموتيو قطار وزارت آموزش و پرورش در دست يك نفر است. به عنوان نمونه بسياري از مسئولان و كارشناسان و متخصصان امور فرهنگي مي‌گويند پنج شنبه‌ها را نبايد تعطيل كرد، يا افزايش ظرفيت دانش‌آموزان مدارس استعدادهاي درخشان در هر شهر و استان به صورت فعلي به صلاح آموزش و پرورش نيست، يا اجراي طرح 3-3-6 در صورتي موفقيت آميز خواهد بود كه بعد از مطالعه دقيق و اجراي آزمايشي آن در يك يا دو شهر و تامين كادر مورد نياز به‌ويژه تامين معلم و فراگيري و گذراندن دوران ضمن خدمت بدون شتاب و عجله و پس از احداث فضاي مورد نياز صورت گيرد. اما بنا به اظهار رييس هيات دولت چون اختيار به دست راننده قطار است بدون توجه كافي به نظريات كارشناسان و حتي عده‌اي از مسئولان شاغل در ادارات كل آموزش و پرورش اقدام مي‌گردد چون به آنها مي‌گويند دستورالعمل‌ها بايد اجرايي شود. در عين حال شنيدني و باعث تاسف است كه بعضي از مديران شاغل در امور فرهنگي در جهت اجراي بخشنامه‌ها تنها عامل به دستورات صادره هستند يا اظهارنظر نمي‌كنند يا به پيشنهادها و نظريات آنان وقعي گذاشته نمي‌شود.

در پي كشته شدن دانش‌آموزان در سفر راهيان نور يا سوختن دختران دبستان شين‌آباد و ديگر حوادثي كه شبيه آن اتفاق افتاد، مردم از وزير آموزش و پرورش و ديگر مسئولان ذي ربط انتظار داشتند در حضور خبرنگاران و يا در مجلس شوراي اسلامي با خنده پاسخ ندهند، تقصير را به گردن سازنده بخاري يا ديگران نيندازند، در مصاحبه راديويي بحثي از شادي و سرود خواندن دانش‌آموزان پيرانشهري نكنند تا اين فرصت را از ديگران بگيرند كه در گفته‌ها و نوشته‌ها خنده تمسخرآميز وزير را با گريه «اوباما» بعد از كشته شدن 27 كودك و معلم آمريكايي قياس ننمايند.

هر انساني كه صورت و بدن سوخته دختران معصوم و بي‌پناه را در ذهن خود مجسم نمايد و يا حادثه از دست دادن مسافران راهيان نور را بخواند هيچ گاه درد پدران و مادران داغديده و يا دختراني كه تا عمر دارند در اثر سوختن دست و صورت زيبايي خدا داديشان را از دست داده‌اند از ياد نخواهد برد و چه زيباست مضمون اين بيت كه:

احساس سوختن به تماشا نمي‌شود

آتش بگير تا كه بداني چه مي‌كشم

بنابراين شايسته بود مسئول ارشد وزارتخانه با جرات و شجاعت كمبودها و تبعيض‌هاي موجود را بازگو مي‌كرد احياناً قصور و تقصيرها را ‌پذيرفته و مسئوليت را آنگونه كه در دو شماره قبل در اين ستون نگاشته شد تقبل مي‌كرد. چون اين پيش‌آمدها گو اينكه دردناك وغم انگيز مي‌باشد اما بايد همه نمايندگان مجلس، دولتمردان، بودجه نويسان و توزيع و تصويب كنندگان چگونگي و نحوه هزينه بيت‌المال مديران و كاركناني كه به خدمت اشتغال دارند متعهد و ملزم باشند تا حقايق را بازگو نمايند و از «بله قربان گويي» بي‌جا خودداري كنند و مديري توانا و دانا و منتقد باشند در اين صورت است كه اگر خداي ناكرده با چنين پيش آمدهايي روبرو شديم مي‌توان با برنامه‌ريزي صحيح قبلي و در اثر عملكرد درست و منطقي خطرات را به حداقل رساند.

تنها گفتن اينكه ما نوكر مردم هستيم مشكلات و گرفتاري‌ها قابل حل نخواهد بود اگر كساني از مديران و مجريان قانون در برابر اتفاقات اين چنيني خم به ابرو نياورند، اتومبيل ميلياردي سوار شوند با هواپيماي اختصاصي مسافرت كنند، بعضي از آنها براي فرزندانشان شهريه يكسال تحصيل ده، دوازده ميليون توماني و حتي بيشتر پرداخت كنند، با استفاده از ماشين دولتي و راننده عزيزان خود را به آموزشگاه بفرستند، براي آزمايش پزشكي و چكاب به بهترين كلينيك‌‌ها مراجعه نمايند. در بهترين ويلاها و خانه‌ها روزگار بگذرانند، صاحب آلاف و الوف باشند، تعطيلات آخر هفته را در مكان‌هاي خوش آب و هوا سپري كنند، مبالغ گزاف در حساب سپرده‌هاي نورچشمان پس انداز نموده و سالي چندبار به مسافرت‌هاي خارج تحت هر نام و عنوان بروند ضمناً در بعضي از سخنراني‌ها و اجتماعات هم بگويند افتخار مي‌كنيم كه ما نوكر مردم هستيم حلال مشكلات نخواهند بود.

به جاست خاطره‌اي از قهرمان مبارزه با استعمار و سردار سرافزار ايران ميرزا تقي‌خان اميركبير نقل گردد كه دولتمردان بدانند چهره‌هاي ماندگار چرا نامشان در تاريخ جاودانه شده است ؟

امير در برابر مرگ دو كودك به خاطر نكوبيدن آبله و بي‌توجهي والدين آنچنان برآشفته مي‌شود كه نزديكان او گمان مي‌كنند دشمن به مملكت حمله نموده است.

«آبله كوبي در زمان فتحعليشاه به ايران آمد... اما قانون آبله كوبي عمومي را ميرزا تقي‌خان امير كبير گزارد اعتضادالسلطنه (فرزند فتحعلي‌شاه 1234-1298 هجري قمري مولف تاريخ وقايع و سوانح افغانستان) نقل كرده است: در سفر اصفهان روزي در چهل ستون، امير را برافروخته ديديم گمان بردم كه از سرحدات خبري بد رسيده، ‌اما معلوم شد كه فرزندان «صادق رنگ آميز» و«محمد كله پز» از بيماري آبله مرده‌اند، امير از آنان مواخذه كرده چرا با وجود آنكه دولت مايه آبله كوبي را فرستاده و در معابر هم جار زده‌اند كه اطفال را آبله بكوبيد قصور كرده‌اند؟ امير گفت: از هر يك پنج تومان گرفته، ‌مرخص كنيد و پول را در صندوق خاص خرج مريضان بگذاريد. چون توانايي پرداخت آن را نداشتند دستور داد كه از كيسه خودش اين پول را به صندوق بدهند تا قانون اجرا شده باشد اعتضادالسلطنه مي‌گويد: به امير گفتم اين مطلبي بود كه اينقدر شما را مشتعل كرده بود!!.

امير فرمود: شاهزاده!! تعجب دارم كه شما شنيديد دو نفر بي جهت تلف شدند و به شما تاثير نكرد. اعتضادالسلطنه اظهار مي‌دارد از اين سخن امير بسيار شرمنده شدم. 1

طرح استيضاح وزير چه در مجلس راي بياورد، كارت زرد يا قرمز بگيرد، در اثر لابي‌ها چند ماه و سالي ديگر هم به دوران وزارت يا مديريت اضافه شود مهم نيست، آنچه اهميت دارد اينكه هر مدير بتواند اثرات خير و ارزشمند و ماندگاري از خود به جاي گذاشته و در آخر شرمنده مردم و وجدان خويش نباشد.
پي نوشت: 1- صفحه 333 كتاب «اميركبير و ايران» تاليف فريدون آدميت به نقل از كتاب «خاطرات حاج محمدسياح» صفحه 470

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا